1392/05/09
ماه توبه است، ماه انابه است. توبه یعنى بازگشت از یک راه غلط، از یک کار غلط، از یک فکر غلط. انابه یعنى رجوع الى اللَّه، بازگشت به سمت خدا. این توبه و انابه، به طور طبیعى یک معنائى را در خودش مندرج دارد. وقتى میگوئیم از راه خطا برگردیم، معنایش این است که نقطهى خطا را، راه خطا را شناسائى کنیم؛ این خیلى مهم است. ما همین طور که داریم حرکت میکنیم، غالباً اینجور هستیم که از کار خودمان، از خطاى خودمان، از تقصیرى که میکنیم، غفلت میکنیم؛ توجه نمیکنیم به اشکالى که در کار خودمان وجود دارد. این خود، هم خود شخصى است، هم خود جماعى؛ ملت خودمان، حزب خودمان، جریان خودمان، جناح خودمان. هرچه که به خود انسان ارتباط پیدا میکند، عیوب آن غالباً مورد غفلت قرار میگیرد؛ لذا دیگران عیب ما را باید به ما بگویند. اگر خودمان میفهمیدیم و اصلاح میکردیم، نوبت نمیرسید به دیگران؛ احتیاج نبود که دیگران به ما بگویند. این توبه و انابه که فرمودند، قدم اوّلش این است که به عیب کار توجه کنیم، بفهمیم کجاى کار ما اشکال دارد؛ خطامان کجاست، گناهمان کجاست، تقصیرمان کجاست. از شخص خودمان هم شروع کنیم، تا بعد برسیم به دایرههاى جماعى وسیعتر. اول شخص خود را محاسبه کنیم، ببینیم کجا اشتباه کردیم؛ این وظیفهى همه است. از ما آدمهاى معمولى که تقصیر و گناه و خطا در کارمان زیاد است، بگیرید تا انسانهاى برجسته، تا بندگان صالح خدا، حتّى تا اولیاءاللَّه؛ آنها هم همین جورند، آنها هم احتیاج به استغفار دارند، آنها هم احتیاج به توبه دارند. روایتى است از نبى مکرم اسلام (صلّى اللَّه علیه و اله و سلّم)، که این حدیث را هم شیعه نقل کردهاند، هم اهل سنت نقل کردهاند. از قول حضرت نقل شده است که فرمود: «انّه لیغان على قلبى»؛ دل من را غبار میگیرد، ابر میگیرد. «یغان»، «غین» به معناى «غیم» است؛ یعنى ابر. مثل روى خورشید را، روى ماه را که ابر بپوشاند، یک حالت تیرگى نسبى، جلوگیرى از آن درخشش. فرمود: «لیغان على قلبى»؛ گاهى دل مرا آن حالت ابرآلودگى و مهآلودگى فرا میگیرد. «و انّى لأستغفر اللَّه کلّ یوم سبعین مرّة»؛ در هر روزى من هفتاد مرتبه استغفار میکنم. پیغمبر این جمله را میفرماید؛ آن روح ملکوتى، آن ذات پاک. در یک روایت دیگر - که این از طرق ماست - دارد که «کان رسول اللَّه صلّى اللَّه علیه و اله یتوب الى اللَّه فى کلّ یوم سبعین مرّة». اینجا دیگر تعبیر توبه دارد. از قول امام صادق (علیه السّلام) نقل شده است که پیغمبر روزى هفتاد مرتبه توبه میکرد، «من غیر ذنب»؛ بدون اینکه گناهى کرده باشد. خوب، پیغمبر که معصوم است؛ از چى توبه میکند؟ مرحوم فیض (رحمة اللَّه علیه) میگوید: «انّ ذنوب الأنبیاء و الأوصیاء علیهم السّلام لیس کذنوبنا بل انّما هو ترک دوام الذّکر و الاشتغال بالمباحات». ممکن است در کوچه و بازار و زندگى معمولى براى نبى و ولى لحظهى غفلتى پیش بیاید؛ آن چیزى که اکثریت زندگى ما را تشکیل میدهد، براى او ممکن است یک لحظهاى پیش بیاید، مشغول و سرگرم به یک امر مباحى بشود؛ خود همین براى پیغمبر استغفار دارد. بنابراین، این مخصوص ما نیست؛ این براى همه است .خوب، این براى کارگزاران وظیفهى لازمترى است. یعنى من و شما که در بخشى از کارهاى کشور مسئولیتى داریم یا تأثیرى داریم، در یک حوزهى خاص اجتماعى نفوذى داریم، وظیفهمان در امر استغفار و توبهى الى اللَّه و انابهى الى اللَّه سنگینتر است؛ خیلى باید مراقب باشیم. گاهى حتّى در زیرمجموعهى من و شما یک تخلفى صورت میگیرد؛ اگر به نحوى این تخلف مستند به ما باشد، ما مسئولیم. مثل اینکه مثلاً کوتاهى کردیم در ابلاغ، کوتاهى کردیم در گزینش این شخص، کوتاهى کردیم در برخورد با تخلفات، این موجب شده است که تخلفى به وجود بیاید. «قوا انفسکم و اهلیکم نارا وقودها النّاس و الحجارة».
پس نتیجه این شد که در ماه رمضان در حد توان خودمان باید مراقبت کنیم، رفتار خودمان را تصحیح کنیم؛ فکرمان را، قولمان را، عملمان را تصحیح کنیم؛ بگردیم اشکالاتش را پیدا کنیم، آن اشکالات را برطرف کنیم. این تصحیح در چه جهتى باشد؟ در جهت تقوا. در آیهى شریفهى روزه میفرماید: «لعلّکم تتّقون»؛ روزه براى تقواست. بنابراین، این تلاشى که در راه ماه مبارک رمضان انجام میگیرد، در جهت تقوا باشد. 1389/05/27
رمضان؛ ماه توبه و انابه
پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR در ایام ماه مبارک رمضان، به صورت روزانه توصیههای کاربردی رهبر انقلاب درباره نماز، نهجالبلاغه، قرآن و معنویت که در بیاناتشان به آن پرداختهاند را به ترتیب در سه دهه ایام ماه مبارک رمضان منتشر مینماید.
ماه توبه است، ماه انابه است. توبه یعنى بازگشت از یک راه غلط، از یک کار غلط، از یک فکر غلط. انابه یعنى رجوع الى اللَّه، بازگشت به سمت خدا. این توبه و انابه، به طور طبیعى یک معنائى را در خودش مندرج دارد. وقتى میگوئیم از راه خطا برگردیم، معنایش این است که نقطهى خطا را، راه خطا را شناسائى کنیم؛ این خیلى مهم است. ما همین طور که داریم حرکت میکنیم، غالباً اینجور هستیم که از کار خودمان، از خطاى خودمان، از تقصیرى که میکنیم، غفلت میکنیم؛ توجه نمیکنیم به اشکالى که در کار خودمان وجود دارد. این خود، هم خود شخصى است، هم خود جماعى؛ ملت خودمان، حزب خودمان، جریان خودمان، جناح خودمان. هرچه که به خود انسان ارتباط پیدا میکند، عیوب آن غالباً مورد غفلت قرار میگیرد؛ لذا دیگران عیب ما را باید به ما بگویند. اگر خودمان میفهمیدیم و اصلاح میکردیم، نوبت نمیرسید به دیگران؛ احتیاج نبود که دیگران به ما بگویند. این توبه و انابه که فرمودند، قدم اوّلش این است که به عیب کار توجه کنیم، بفهمیم کجاى کار ما اشکال دارد؛ خطامان کجاست، گناهمان کجاست، تقصیرمان کجاست. از شخص خودمان هم شروع کنیم، تا بعد برسیم به دایرههاى جماعى وسیعتر. اول شخص خود را محاسبه کنیم، ببینیم کجا اشتباه کردیم؛ این وظیفهى همه است. از ما آدمهاى معمولى که تقصیر و گناه و خطا در کارمان زیاد است، بگیرید تا انسانهاى برجسته، تا بندگان صالح خدا، حتّى تا اولیاءاللَّه؛ آنها هم همین جورند، آنها هم احتیاج به استغفار دارند، آنها هم احتیاج به توبه دارند. روایتى است از نبى مکرم اسلام (صلّى اللَّه علیه و اله و سلّم)، که این حدیث را هم شیعه نقل کردهاند، هم اهل سنت نقل کردهاند. از قول حضرت نقل شده است که فرمود: «انّه لیغان على قلبى»؛ دل من را غبار میگیرد، ابر میگیرد. «یغان»، «غین» به معناى «غیم» است؛ یعنى ابر. مثل روى خورشید را، روى ماه را که ابر بپوشاند، یک حالت تیرگى نسبى، جلوگیرى از آن درخشش. فرمود: «لیغان على قلبى»؛ گاهى دل مرا آن حالت ابرآلودگى و مهآلودگى فرا میگیرد. «و انّى لأستغفر اللَّه کلّ یوم سبعین مرّة»؛ در هر روزى من هفتاد مرتبه استغفار میکنم. پیغمبر این جمله را میفرماید؛ آن روح ملکوتى، آن ذات پاک. در یک روایت دیگر - که این از طرق ماست - دارد که «کان رسول اللَّه صلّى اللَّه علیه و اله یتوب الى اللَّه فى کلّ یوم سبعین مرّة». اینجا دیگر تعبیر توبه دارد. از قول امام صادق (علیه السّلام) نقل شده است که پیغمبر روزى هفتاد مرتبه توبه میکرد، «من غیر ذنب»؛ بدون اینکه گناهى کرده باشد. خوب، پیغمبر که معصوم است؛ از چى توبه میکند؟ مرحوم فیض (رحمة اللَّه علیه) میگوید: «انّ ذنوب الأنبیاء و الأوصیاء علیهم السّلام لیس کذنوبنا بل انّما هو ترک دوام الذّکر و الاشتغال بالمباحات». ممکن است در کوچه و بازار و زندگى معمولى براى نبى و ولى لحظهى غفلتى پیش بیاید؛ آن چیزى که اکثریت زندگى ما را تشکیل میدهد، براى او ممکن است یک لحظهاى پیش بیاید، مشغول و سرگرم به یک امر مباحى بشود؛ خود همین براى پیغمبر استغفار دارد. بنابراین، این مخصوص ما نیست؛ این براى همه است .خوب، این براى کارگزاران وظیفهى لازمترى است. یعنى من و شما که در بخشى از کارهاى کشور مسئولیتى داریم یا تأثیرى داریم، در یک حوزهى خاص اجتماعى نفوذى داریم، وظیفهمان در امر استغفار و توبهى الى اللَّه و انابهى الى اللَّه سنگینتر است؛ خیلى باید مراقب باشیم. گاهى حتّى در زیرمجموعهى من و شما یک تخلفى صورت میگیرد؛ اگر به نحوى این تخلف مستند به ما باشد، ما مسئولیم. مثل اینکه مثلاً کوتاهى کردیم در ابلاغ، کوتاهى کردیم در گزینش این شخص، کوتاهى کردیم در برخورد با تخلفات، این موجب شده است که تخلفى به وجود بیاید. «قوا انفسکم و اهلیکم نارا وقودها النّاس و الحجارة».
پس نتیجه این شد که در ماه رمضان در حد توان خودمان باید مراقبت کنیم، رفتار خودمان را تصحیح کنیم؛ فکرمان را، قولمان را، عملمان را تصحیح کنیم؛ بگردیم اشکالاتش را پیدا کنیم، آن اشکالات را برطرف کنیم. این تصحیح در چه جهتى باشد؟ در جهت تقوا. در آیهى شریفهى روزه میفرماید: «لعلّکم تتّقون»؛ روزه براى تقواست. بنابراین، این تلاشى که در راه ماه مبارک رمضان انجام میگیرد، در جهت تقوا باشد. 1389/05/27
در این رابطه بخوانید :
نویسنده » بیقرار ظهور » ساعت 3:4 عصر روز یکشنبه 92 مرداد 13